فصل بارونی

فصل بارونی بیشه رنگ چشماته همیشه

حس تازه بودن من بی نگاه تو نمیشه

اگه دیروز اگه فردا اگه با هم اگه تنها

با توام خود خود تو اگه حتی توی رویا

نه می افتم به پای تو نه میمیری برای من

همیشه رد پات پیداست کنار رد پای من

کاش دوباره بودن من رنگ بودن تو باشه

که در بسته ی قلبم باز با دستای تو واشه باز با دستای تو واشه

تو مثل شبای مهتابی و بارونی

وقتی که نباشی دلگیرم و می دونی

حرفای دلم را با اشک تو می گفتم

بارون که می باره باز یاد تو می افتم

از غم من و غم تو تب من و تب تو همه بی خبرن

از دل من و دل تو شب من و شب تو همه بی خبرن