خاطره

هر کاری کردم که تو رو گم کنم از خاطره هام

به در بسته خوردم و  باز از تو گم شد لحظه ها

خاطره های بودنت چه جور فراموشش کنم

دلی که تو آتیش زدی چه جوری خاموشش کنم

جای نگات رو پر نکرد هیچ کسی با هر چی که بود

انگاری تو خون منی تو گوشت و پوست تار و پود

دروغ نمیگم بعد از تو خیلی ها رفتن و آمدن

اما تو نگاه من هیچ کدومش تو نشدن