.معشوقتم کنارت باشه ، آروم آروم ، دست تو دست ، پا به پا.راه برین ، وایسین ، بشینین زیر بارون تا کلی خیس بشین و از سرما به خودتون بلرزین .بعد همین که بلند میشین راه برین ، تو چشماش نگاه کنی و بگی : (( عزیزم زیر بارون چه زیبا شدی ، تو زیبا ، بارون زیبا ، خدا زیبا ، من میمیرم برای این همه زیبایی )). .متوجه نمیشی چی داره بهت میگه ، میگی عزیزم میشه یبار دیگه حرفت رو تکرار کنی .بعد اونم یهو داد میزنه :دوست دارم دیـــــــــــــــــونه ، دوست دارم.دستاشو حلقه میکنه دور گردنت و میکشونتت سمت خودش و یه بوسه روی گونه هات میزاره.آخ آخ ... اون موقع است که قلبت از جا کنده میشه ،کلی سرخ و سفید میشی .به دور و برتون یه نگاه میندازین ، همه دارن با تعجب نگاهتون میکنن.خجالت میکشین، ولی عیبی نداره ، بیخیال دنیا.آره بیخیال... . . . ( بخشی از آرزوهای تعبیر نشده) زول زده بهت ، زیر لب یه چیزی میگه قدم زدن زیر بارون رو دوست دارم،مخصوصا اگه تو پاییز باشه |