ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام دوستان
من تصمیم گرفتم که وبلاگ عشق الکی ۲ رو هم بزنم که توسط بهترین دوستم هیوا آپدیت میشه
حتما به هیوا هم سر بزنید.
ای ساحل دریایت آرام دل من
خالیست از لعل لبت جام دل من
که عاقبتم دلم را به دست دل تو سپردم امروز هم جان من مست وصال توست نمی دانم چه بگویم
تو که جان منی بی تو جان ندارم،آزرده ام دیوانه و خراب تو که بی تو بی قرارم و فقط در حسرت
دیدار تو هستم این را هم می گویم اگر کسی با تو می بخورد و دلش دیوانه نشود دل نیست و عاقل نیست که من دوست دارم همچو لیلی سوز عشق مجنون را داشته باشم و از دست آن جام شراب را بگیرم و این را بدان جز وصال تو با من برایم در مانی نیست.
دلم گرفته از این سقف های بی روزن
که عشق رهگذر کوچه های باران است
در سینه ام نمایش غوغا کشیده رفت
در کوی دل زمینه ی سرما کشید و رفت
بیچاره دل که دید به گل،خار نقش تو
فریادی از میانه دریا کشیدو رفت
یادش به خیر تا دیار سبز
خطی به طول عشق از اینجا کشید و رفت
دیشب که یاد خاطره ات را ورق زدم
مهر سکوت بر سر لبها کشید و رفت
وقتی که دید دل هنر چشم مست تو
دودی ز روی عقل به بالا کشید و رفت
دیواری از جدائی ما تا خدا کشید
خطی میان ساحل دریا کشید و رفت
اویی که گوشش داد به این قصه مو به مو
آهی به عمق حادثه ما کشید و رفت
((ای کاش تو همسایه دیوار به دیوار من بودی))