جای پایش روی دل جامانده است

نفسام توی سینه دارن بهونه ی تو

از یاد من نمیره محراب شونه ی تو 

رفتی ولی نرفته یاد تو از سر من

هرگز نمیشه عشقی بعد تو باور من

...............................................

من در این کلبه خوشم

تو در آن اوج که هستی خوش باش

من به عشق تو خوشم

تو به عشق هر که هستی خوش باش

من بی وفا نبودم!!!

لبخندت غمناک ترین دل دنیا را  شاد کرد!!!

چه مهربانانه تبسم کردی.

دستان تو بال پرواز من است.

و من کبوتری مشتاق به پرواز درنگاه چشمان آسمانیه تو.

در صحن قلب من چه صادقانه درخشیدی.

بهترینم!

بمان...

تا...

بمانم!

هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم

گر مانده ام خموش خدا داند و دلم 

اثبات

زمانی نمانده

شاید یک سال

شاید یک ماه

و شاید

کوتاه تر

می دانم

از صدای نفسهایم آمدنش را حس میکنم

یا نه رفتنم را

شاید

سکوتم سردی تنم را اثبات کند

شاید ...

و من می روم بی هیچ دغدغه ای برای زنده ماندن...

تابوت سیاه

فردا اولین سالگرده ازدواجشه

و دوازده روز دیگه تولدش

 

تنها

همیشه آرزو داشتم ٬که تنها باشم

ولی امروز تنهای تنهای تنها

اگر کفر نباشد تنهاتر از خدا

تنها ٬اما این دل است که می سوزاند

تنها ٬اگر فقط .........

کاش میموردم به خدایم میرسیدم

تا تنها نباشم