ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
هرف را باید زد!
درد را باید گفت!
سخن از مهر من وجور تو نیست
سخن از
متلاشی شدن دوستی است
و عبث بودن پندار سرور آورمهر
آشنایی با شور!
و جدایی با درد!
و نشستن در بهت و فراموشی
یا غرق غرور؟!
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده
ابر چشمام پره اشکه ای خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه .
وقتی اومدی
کسی تو رو ندید
ولی من دیدم
کسی تو رو هس نکرد
ولی من با تمام وجوذ هضورت رو هس کردم
همیشه دلم می خواد
برات شعری بنویسم؟ آرزوووووووو
عاشق باشم و دل تنگ
نگذاشته است...نمی گذارد
دلم میخواد....میخواست.... مجنون باشم
نمی گذارد....نگذاشته است
همین خورده ریزی که اسمش
زندگی است
باری دست می سازیم امید داریم
که روزی برای تو
وزیستن عاشقانت شعری بنویسم
شاید آن روز تو برگردی
نام:سکوت
نام خانوادگی:تنهای
مهل سکونت:بیا بان عشق
دوره مهکومیت: تا آخر......
مدت مهکومیت: نا معلوم
هکم صادره:سوختن و ساختن
ای نامه ی که می روی بسویش از جانبه من ببوس رویش
فقط می خوام تو نامم از غم و قصه خودم بگم براش که چرا رفتی و من رو تنها گوذاشتی و...
نامه رو می دم به کلاغ قصه ها برات بیاره بای بای
بازم کلاغ قصهه ها رفتو به خونش نرسید
یک سوار عاشقو هیچ کی تو آیینه ها ندید
هادثه ی عزیز من تنها تو موندنی شودی
بین همه ترانهام تنها تو خوندنی شوی
بورو به سلامت فقط نامه رو سالم ....