رســیــدن بــه کــابــوس نــرســیــدن

در پی این کوچه کسی نیست که بشکافد پیله ی جان مرا

بشکافد وبسازد ازمن جانی دگر را

آروم آروم تا ته کوچه رفت چقدر عذاب میکشید با خودش عهد بسته بود که دیگه این مسیر رو طی نکنه از هر جا حتی بیراهه بره اما... اینجا نه اینجا نه که با دیدن جوبش درختش صدای پرنده هاش در خونه هاش نوشته های رودر و دیواراش و حتی صدای بازیه بچه های تو کوچه یاد اون بیفته وقتی به اون درخت تکیه میداد از جوب پریدناش محو آوازپرنده ها شدنش زنگ زدن در خونه ها و در رفتن یادگاری نوشتن رو دیواراش شوت کردن توپ بچه های توکوچه ...وای وای که همه جا اون بود حتی وقتی ازیه بیراهه دیگه رد میشد تا بازبه کابوس نبودنش برسه


                به وبلاگ داداشی من هم سر بزنید

                                 درد عشق

مــــن بـــا تـــو ـ مـــن بـــی تـــو - مــــیــمــــیــــرم...

ـباد میاد میپیچم توآغوشش زلف تو رو تودست میگیرم عطر یاس میاد

بارون میاد خیس میشم میام میشینم کنارت چشمامومیبندم سر رو

سینت میزارم میشکنم

روز میشه آفتاب دلمومیسوزونه دنبال یه سایه ..پیدات میکنم

 پشت اون کوچه ی بن بست

پشت همه دیوارایی که دستاتو ازم گرفتن

شب میاد بالشمو بغل میکنم دیگه به ستاره آدرس چشمای تورو نمیدم

 که توامشب کنارمی

عطر تنتو نفس میکشم با چشمات زندگی میکنم دستاتو میزارم رو قلبم

 لبهاتو آرو آروم لمس میکنم

باد میاد.. بارون میاد .. روزمیشه .. شبم میاد

من باتو من بی تو .............

میمیرم


شما هم می توانید اشعار و داستان های عاشقانه ی خود را برای ما بفرستید

تا با نام شما در وبلاگ قرار گیرد برای اطلاعات بیشتر روی لینک ارسال مطالب گوشه وبلاگ کلیک کنید.