بهروز جان سلام نوشتهاتو خوندم میدونی اون یاری که واسش سالها میخونی و درش اثر نمیکنه یار نیسیت یار با یک کلمه تمومه اون خودش ممکنه مونتظره همون یک کلمه یه تو باشه... کی میدونه؟
سلام بهروز جان . امیدوارم که دوران سربازی بهت خوش بگذره. در زمن سعی کن نوای عشق و در گرش کسی بخونی که آهنگ او ن رو خودش برات ساخته باشه در غیر این صورت خوندن از عشق بی فایدست.وبلاگت قشنگه آ÷م اگه وقت کردی سر بزن.بای
من هم سالها نوشتم...برای خودش...اشک ریختم..با تک تک حروف نوشته هام قطره قطره اشک ریختم...دید ولی نفهمید که من چی کشیدم... بعد از اون دیگه نگفتم....خواستم بگم نتونستم خیلیها بهم گفتن! ولی من دیگه نتونستم به کسی بگم...
دلم به اندازه ی خشکی برگهای پاییز پوسیده بود...
لیلا
چهارشنبه 19 مردادماه سال 1384 ساعت 10:32 ب.ظ
سلام دوست عزیر من معتقدم که برای من هیج وقت عشق واقعی وجور نداشته چون همیشه من اونای که دوستشون داشتم خیلی زود از دست دادم به نظر من عشق واقعی برای منن موقعی است که با خدای خو دم خلوت می کنم. در ضمن من توی دنیا کسی رو دارم که حتی عاشق ترین ادما ندارن من همین جا می خوام از خدا به خاطر دادن همچنین عشقی تشکر کنم و از خدا برای سلامتیش دعا میکنم در ضمن از شما نهایت تشکر را دارم.
[ بدون نام ]
دوشنبه 24 مردادماه سال 1384 ساعت 05:49 ق.ظ
سلام متاسفانه طی ۲ ماه پیش با پسری از طریق چت اشنا شدم در حالی که توی این مدت از تمام زندگی من با خبر بود ازش عکس خواستم و داد هر کا ری کردم واضح ببینم نشد تا اینکه عکسم و مستقیم فرستادم در خونشون چند وقت پیش اولین قرار گذاشتم و وقتی دیدمش کف کردم خدایی کف کردم بین خودمون بمونه زشت بود قبل از قرار هر روز بهش زنگ میزدم ولی بعد قرار فقط یکبار زنگ زدم حالا هم یک هفته می گذره و او از من خبر نداره امیدوارم حالم و نگیره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!۱ کمکم کن!
مرد دریا
شنبه 26 شهریورماه سال 1384 ساعت 01:10 ق.ظ
یکی را دوست میداشتم ولی افسوس....
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
بهروز جان سلام
نوشتهاتو خوندم میدونی اون یاری که واسش سالها میخونی و درش اثر نمیکنه یار نیسیت
یار با یک کلمه تمومه اون خودش ممکنه مونتظره همون یک کلمه یه تو باشه...
کی میدونه؟
سلام داداشی خوبی . متن قشنگی بود. یادت باشه ها به من که سر نمی زنی دیگه :) . مواظب خودت باش داداشی . دوست دارم ..
میروم در قعر چاهی من سفر.. تا نماند از من یوسف خبر.. من به عشق روشنایی می روم. من بدنبال رهایی میروم... من بدنبال رهایی میروم. یوسفم بستم دگر بار سفر.. یوسفم کنعان نمیخواهم دگر.. بر زلیخایی دگر دل دلداده ام.. از هوای عشق تو افتاده ام.. از هوای عشق تو افتاده ام.. تو هنوز اندر غم و اندر خم یک کوچه ای.. من هزاران کوره راه و راه را طی کرده ام. از حقیقت می گریزی و زمن بیگانه ای.. من بدنبال حقیقیت چاه را طی کرده ام.. آنقدر آسان نبود گر تو حقیقیت داشتی. عاشقی بودم من و دیوانه ام پنداشتی.. یوسفم من عاقبت از عشق کنعان سوختم.. زندگی دادم بسی تا درس عشق آموختم..
بیا به وبلاگم.بعد درد دلم رو می فهمی.
دمت گرم اقا بهروز با این وبلاگ زیبات ... آهنگش هم عالیهههههههههههههههههههههههههههههههههههههه راستی آپ دیت کردم سر بزن
اگر باغم ولی همسایه ی مرگ..
اگر پاییزی ام از برگ تا برگ..
اگر از درد تو خسته ترینم..
اگر از کوچ تو خانه نشینم.
.اگر از تو به تن جامه دریدم..
.اگر از تو به خودسوزی رسیدم..
تو رو می بخشم ای مغرور شبگرد..
..تو رو می بخشم ای تنها ترین مرد.
.
من از تو تازه اما پیرم از تو..
.من از تو سرخوش و دلگیرم از تو..
من از تو زنده و می میرم از تو..
تو را می خواهم ای مرهم ای درد..
تو رو می بخشم ای مغرور ای مرد..
منو بی تو عذاب شب شمردن .
.منو بی تو به گریه دل سپردن.
.منو از مرگ لحظه جان گرفتن..
منو در ماتم هر لحظه مردن..
نمی دانی چه دلتنگم چه دلتنگ..
سام.مطلب تولدت خیلی قشنگ بود.کلا وبلاگت خیلی قشنگه.منم اسیر این عشق الکی شدم.اگه می شه این شعری که گذاشتی رو برا دانلود بزار.
سلام دوست عزیز
وبلاگ جالب با مطالبی زیبا داری
موفق باشی
از آشنایی با شما خوشحالم
به امید دیدار
سلام بهروز جان . امیدوارم که دوران سربازی بهت خوش بگذره.
در زمن سعی کن نوای عشق و در گرش کسی بخونی که آهنگ او ن رو خودش برات ساخته باشه در غیر این صورت خوندن از عشق بی فایدست.وبلاگت قشنگه آ÷م اگه وقت کردی سر بزن.بای
من مازندرانی هستم-از همه شما بخاطر کارهای قشنگتون تشکر می کنم-امید است در تمام مراحل زنگیتون موفق باشید.
salam khoobi? kheyli gashang bood vase hamin tabligeto mizaram to webam ye sar beszan mer30 by
ما ز یاران چشم یاری داشتیم...... خود غلط بود آنچه می پنداشتیم.............. تا درخت دوستی برگی دهد......حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
I LOVE YOU
اخه برا کی بنویسم؟؟؟؟؟ برا کسی که حرفام اصلا براش ارزشی نداره........... دیگه نمینویسم......
سلام :)
من هم سالها نوشتم...برای خودش...اشک ریختم..با تک تک
حروف نوشته هام قطره قطره اشک ریختم...دید ولی
نفهمید که من چی کشیدم...
بعد از اون دیگه نگفتم....خواستم بگم نتونستم
خیلیها بهم گفتن! ولی من دیگه نتونستم به کسی بگم...
دلم به اندازه ی خشکی برگهای پاییز پوسیده بود...
سلام دوست عزیر من معتقدم که برای من هیج وقت عشق واقعی وجور نداشته چون همیشه من اونای که دوستشون داشتم خیلی زود از دست دادم
به نظر من عشق واقعی برای منن موقعی است که با خدای خو دم خلوت می کنم.
در ضمن من توی دنیا کسی رو دارم که حتی عاشق ترین ادما ندارن من همین جا می خوام از خدا به خاطر دادن همچنین عشقی تشکر کنم و از خدا برای سلامتیش دعا میکنم در ضمن از شما نهایت تشکر را دارم.
سلام
متاسفانه طی ۲ ماه پیش با پسری از طریق چت اشنا شدم
در حالی که توی این مدت از تمام زندگی من با خبر بود
ازش عکس خواستم و داد هر کا ری کردم واضح ببینم نشد تا اینکه عکسم و مستقیم فرستادم در خونشون
چند وقت پیش اولین قرار گذاشتم و وقتی دیدمش کف کردم خدایی کف کردم بین خودمون بمونه زشت بود
قبل از قرار هر روز بهش زنگ میزدم ولی بعد قرار فقط یکبار زنگ زدم حالا هم یک هفته می گذره و او از من خبر نداره
امیدوارم حالم و نگیره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!۱
کمکم کن!
یکی را دوست میداشتم ولی افسوس....