شرح دلم

  

روزی که تو را با لباس سپید به خانه بخت می برند

و غریبه ای تو را در آغوش می گیرد

همان رو مرا با لباس سپید و تابوتی سیاه...

به خانه بخت خواهند برد

اگر روزی

اگر روزی دلت برایم تنگ شد

به هر گورستانی که دلت خواست برو

و در پایین ترین جای آن

چند قطره اشک

نثار حاشیه پاک دوستی مان کن

 

نظرات 5 + ارسال نظر
فروغ دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:14 ب.ظ

دوست گلم
می دونم دلت خیلی براش تنگ می شه.
می دونم ۵ سال یعنی چه؟
می دونم رد شدن از روی دل آدم - اون هم بوسیله کسی که همه چیزته- یعنی چه؟
ولی بعد از همه اینها فقط یک کلمه بگو و یه بار دیگه بلند شو.
یه بار محکم بگو :من میتونم .
یه بار بگو:یا علی و بلند شو .
محکم تر از همیشه.
حرفامو به باد تمسخر نگیر.
در جواب حرفام نگو:تو نمی فهمی. نگو تو از دل من هیچ نمی دانی.
نگو که دلت خوشه.
هیچ نگو. چون تو هم ازدل من هیچ نمیدانی.
تو را به خدا قسم می دهم:یه کم به حرفام فکر کن.
تو می تونی اما خودت خبر نداری.
تو هم یکی مثل چهار ماه پیش خودم.
قول بده.باشه؟
خداحافظ.

sheyda چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:50 ق.ظ

سلام
نمی خوام نصیحت کنم.
می دونم اهل دلی...... اونم یه دله صادق......
یه دل که عشقش همه ی زندگیشه....
آفرین و هزار آفرین ......
توی این دنیا شلوغ بازار داشتن دل صاف و صادق نعمته .
دلتو نگه دارو قدرشو بدون .
خیلی از آدما حتی معنی محبتو نمی دونن چه برسه به عشق....
اما...
شاید اشتباه کنم اما همیشه توی زندگی تعادل داشته باش دیگه زمونه ایجاب می کنه نفع خودتم در نظر بگیری ...
این همه درد و رنج ..... برای عشق خیلی هم خوبه....
اما از زندگی عقب نمونی که عمر و جوونی برنمی گرده....
خداحافظ

کاوه هکر چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:35 ب.ظ http://www.kavehhacker.tk

سلام خوبی خسته نباشید
والله وبلاگ خیلی قشنگی داری از وبلاگ من هم دیدن کن
فقط یه چیزی می خوام بگم
اگر برات راه داره اون سایتی که هک کردی من می خوام چون برای یکی از دوستان منه که می خوام حالش رو بگیرم
اگر برات راه داره و می تونی پسورد اون رو به من هم بده
ممنون می شم و همچنین جبران می کنم
ضمنا اگر این کار صورت بگیره در عوض من هم پسورد ۲۸۰ نفر از دوستانم رو به شما می دم
این رو قول می دم
خوش باشی
جوابش رو هم به من بده
بای

فهیمه پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:00 ق.ظ

اگر یارم دوستی گزیند جای من حاکم اوست حرامم باد اگر جان را گزینم جای دوست

ساحره جمعه 16 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:14 ق.ظ

دوست من
متاسفم کاش این طور نمیشد اما چه میشه کرد
من وکسی که خیلی هم همدیگه رو دوست داشتیم مجبور شدیم سر یه سری مسایل از هم جدا شیم
خیلی سخت بود می فهمی که
اما مثل من دوباره شروع کن امروز دقیقا ۲۰ روز شد که ما از هم جدا شدیم
سخته فراموش کردن یار اما شدنیه
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد