و باز دلم تنگه!

این روزها،روزهایی که فقط به جدایی فکر می کنم.به اشکهایی که سرازیر می شه و هیچ چاره ای براشون نیست. فکر می کنم چراآدم عاشق می شه وچرا بعدش باید جدایی رو تجربه کنه؟جدایی!فکر می کنم بزرگترین غم عالمه. بزرگترین دردی که آدم می تونه بهش دچار بشه و بدتر از اون، اینه که نتونی براش کاری بکنی.باید فقط خاطره هاتو با خودت ببری.فقط حسرت با هم بودن رو.فقط انتظار رو و فقط غم رو.باید اون نگاهها و اون سکوتهایی که هزاران حرف رو برات داشتن جا بزاری و بری. باید اون دستهایی که همیشه بهت آرامش می دن رو جا بزاری. باید بری چون سرنوشت برات خواسته. باید بری تا دلت تنگ شه .تا دلت بگیره برای روزهایی که
بیخودی هدر دادی. باید بری تا خودتو برای اونروزایی که خودخواه بودی هرگز نبخشی. برای
روزهایی که فقط خودتو دیدی و اونو ندیدی. باید بری تا شاید آدم بشی!

نظرات 14 + ارسال نظر
مریم جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:01 ب.ظ http://www.homarazy.persianblog.com

سلام متن زیبای بود

نیجا جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:40 ب.ظ

سلام
من کاملا با نظر شما موافق هستم
وب قشنگی داری
خیلی خوشحالم که من اولین کسی بودو که نظرم را دادم
بای

رویا شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:13 ب.ظ http://www.roya-23.blogfa.com

سلام
جدایی
کلمه ای که حتی نوشتنش رو کاغذ سخته
امیدوارم برا هیچ کس پیش نیاد

ویدا شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:19 ب.ظ http://vida64.persianblog.com

ای بابا دنیا همش چند روزه که آدم هی بخواد حسرت دیروز و امروز و فردا رو بخوره ؟ والا به خدا گذشته دیگه گذشته با حسرت خوردن نمی شه چیزی رو برگردوند بجز اینکه امروزتو با حسرت دیروز خراب می کنی و فرداتو با حسرت امروز سپری می کنی چیزی تغییر نمی کنه ... سعی کن امروز رو برای امروز زندگی کنی نه د ر حسرت دیروز ...

سحر یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:27 ب.ظ

امیدوارم هیچ کس مثل من نشه
عاشق بشید اما نه مثل من
چون نابود میشید

مجید دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:21 ق.ظ http://www.majid-85.persianblog.com

سلام///به وبلاگم دعوتت میکنم....

بنفشه سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:19 ب.ظ http://www.simorgh_kh.persianblog.com/

گــر گـمان مــی رفـت سـامـان مـی پـذیـرد زنـدگی/ بـــا مــرارتـهـاش بـهر امــتحان، مــی سـاخـتیم/ گــر پر و بالی به جـا می ماند، دور از چشم خلق/ بــاز بــا خــاشاک و خــاری، آشـیان می ساختیم/ بـود اگــر دلـبستگی، مــا هــــم ز رنـج ایــن و آن /کـــاخ عــیشی، گـوشه ی ایـن خـاکدان می ساختیم / مـــا نـمی خــواهــیم سـامـانــی، اگــر ســر داشـتیم / تـاکـنون بـا هـر چـه مـی شـد، سـایـبان می ساختیم / گــر بــه دســت و پــای مــا بـند تعـلق بـسته بــود / بــا عــذاب زنـدگی، چــون دیــگران، مــی ساختیم

فهیمه چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:04 ق.ظ http://dozd_del.blogsky.com

سلام
خسته نباشین

اگر می دانی در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر می کند وصدای قلبت آبرویت را به تاراج میبرد مهم نیست .. .. ... .. .... ؟! مهم این است که فقط باشد زندگی کند ، لذّت ببرد و نفس بکشد...

خوش باشین
خدانگهدار

یلدا پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:18 ب.ظ http://h2oo.blogsky.com

سلام دوست عزیزم
از اینکه به من سر زدی ممنونم
وبلاگ قشنگی داری اگه اجازه بدی لینک کنم
خدانگهدار

ستاره دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:38 ب.ظ http://setare1365.blogsky.com

سلام
امیدوارم حالت خوب باشه عزیزم خوشحالم کردی سر زدی بازم سر بزن ممنون می شم دوست داشتی تبادل لینک کنیم

یاسمین چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:02 ب.ظ http://rue.blogsky.com

بوآدمها خیلی نمیتونن از هم دور بشن
بالاخره یه چیزی جا میمونه که مجبورن برگردن و برش دارن

روشنک و وحید یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:03 ب.ظ http://akharineshgheman.blogsky.com



فرهاد بی خبر بود.
فرهاد نمی دانست
که در هفت شهر عشق
سنگ بر سنگ نمی ماند.
اگر نه این همه تیشه
بر کوه جان نمی زد.



ناشناس یکشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 07:55 ق.ظ

فقط : از دست دادن بخشی از دوستاش تنه.همین.

مریم پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:26 ب.ظ http://maryamppppp.blogfa.com

ای بابا بهروز خان ژسرا ادم نمیشن مگر بهشون بدی
شاید خودتم اینطوری باشی
در هر حال پسرا سوراخ میخوان اونم پریز برق رو من توصیه میکنم
اشکاله شرعی هم ندارد

سلام
تو از حرف زدنت معلومه چی کاره یی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد