هــرگــز!!!

تــلـخ تــر از خــود جــدایــی‌هــا

آنــجـایــی اســت کــه بــعـدهــا آن  دو نفــر

هــی بــایــد وانــمـود  کنــند کــه چــیـزی بــینـشـان  نــبوده!!

کــه هیـــچ اتــفـاقـی نیــفـتـاده!!!

کــه از همــدیــگر  هیــچ خــاطــره‌ای نــدارنــد!

هــی بــایــد وانــمـود کــنـنـد...! 

نمــیـگویــم فــرامــوشــم نــکـن...

هــرگــز!!!

ولــی  گـــاهـی

 بــه یــاد آور کــسـی راکــه میــدانــی نخــواهـی رفــت از یــادش ...

غمگینم


دلم یک جای دنج میخواهد

آرام و بی تَنِش

جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی!

تا آدم گاهی آنجا آرام بگیرد

مثلا آغوش تو !

با ارز معذرت

با عرض معذرت می خوام نامه هاتو پاره کنم
که از دلم بیرون بری قلبتو آواره کنم
با ارز معذرت می خوام یه حرفی به تو بزنم
فکر نکنی دارم نصیحت می کنم یا حرف بی خود می زنم
می خوام بگم من اومدم که عشقمو پس بگیرم
این بهتره تا کنج غربت بمیرم
یادت میاد خواستی به من نفرت و ثابت بکنی
بی خبر از اینکه داری قلبم و عاشق می کنی
اما دیگه تموم شده هر چی که بوده بین ما
شاهد چشمای ترم کی بوده جز خود خدا
با عرض معذرت می خوام بگم سراغ من نیا
حتی منو صدا نکن دیگه نپرس چرا چرا؟
برو برو که قلب من برای تو یه ذره هم جا نداره   
میخوام فراموشت کنم این دیگه اما نداره
تا کی باید کنار تو یه جوری زانو بزنم
که فکر کنی غلامتم لایق این جور بودنم
تا کی باید غرورم و پیش دل تو بشکنم
به پای اطوار و ادات از همه چی دل بکنم
دیشب به خواب من اومد یه لحظه از جداییمون
با عرض معذرت می خوام خوابم و تعبیر بکنم

صدا بزن مرا..

صدا بزن مرا.. 

مهم نیست به چه نامی 

 فقط میم مالکیتش را بگذار  

میخواهم باور کنم مال تو هستم...

مفهوم

تو سکوت می کنی!
فریاد زمانم را نمی شنوی

یک روز من سکوت خواهم کرد


و تو آن روز برای اولین بار

مفهوم "دیر شدن " را خواهی فهمید ....

معشوق ولی نیست..!!

آنجا ک تو هستی دگر؛ معجزه ای نیست ن عشق و محبت دگر همسفری نیست..!


آنجا ک تو هستی همه فخر فروشند ، لیلای تو را هیچ  ، همه هیچ فروشند..!!


آنجا ک تو هستی دگر صحبت عشاق ندانند هر چند تو را خوب ؛ ولی هیچ فروشند..!!!!


اینجا ک منم هیچ کسی زین بحر جدا نیست ,, اینجا همگی عاشق و ؛ معشوق ولی نیست..!!


اینجا ک منم صحبت ایام چنان است  : هر شب ب دو صد ناله وفریاد ب فردا برسانند ..!!


اینجا همگی زخمی عشقند ولی تا ک تواند آن خال لبان لیلی اش را ب دو دنیا نفروشد...!!!


اینجا همگی زخمی عشقند ولی دارو دوا نیست !! آن لیلی معشوق چرا فکر شما نیست.. ؟؟


شاید ک نباشی و دگر حیف چه آید ؟؟  آن خال لبانش ب مزاق ک خوشاید ؟؟


ولاه دگر بعد شما هیچ کسی عاشق او هیچ نگردد..!


بگزار بداند بعد سهراب به هیچش نیرزد نوش دارو ک نیرزد....!!!

نَفـَسـَمــــ

بیـــآ و عــآشقـمــ بـــآش...مــی شــود؟؟؟ مــی شــود دلیــل خــنده هــآیتــ بــآشم؟؟؟ مــی شــود ســراسیمه بـه ســرآغــم بیـــآیی بــعد بگــویــی : خــآنــومــ مــی شــود بَرایِــتآنــ مُـــرد؟؟؟ وَ مَــن بــگـــویَــم : ببــخشــیـد آقـــآ نمـــی شـــود.!!! نـــآ اُمــیدی را در چشمـــآنــَت بِبیــــنَمـــ... دَســتــم رآ بـه پُشــتـــ قفـــل کنـــم...ســـرم رآ کَــج کَنـــم...نــگــآهَتـــ کنـــم... وَ بگــویــم : آخــه شمـــآ بـــآیــد زنـــدگی مــَـن بـــآشیـــد... مـــی شــود شیطــنتــ هـــآیــم رآ بِــفهمــی؟؟؟! مـــی شـــود بـــآشــی ُ و بــی خیـــآل نَبـــودَنـــ هـــآ شــَوَمـــ؟؟؟! مــیشــود نَفـَسـَمــــ بـــآشیــد آقــــآ؟؟؟ 

 

 

دلم گرفته...

دلم خیلی پره

از تو!

 از زندگی!

 از همه چی!

واقعا نمیدانم!

 

  

 

نمیدانم!
کجای بازی ما اشتباه بود که تـــو دیگر همبـــازی من نیستی!!!
و من هنوز گـرگــم به هـــوای تو...!. 

آره بیخیال...

.معشوقتم کنارت باشه ، آروم آروم ، دست تو دست ، پا به پا.راه برین ، وایسین ، بشینین زیر بارون تا کلی خیس بشین و از سرما به خودتون بلرزین .بعد همین که بلند میشین راه برین ، تو چشماش نگاه کنی و بگی :
((
عزیزم زیر بارون چه زیبا شدی ، تو زیبا ، بارون زیبا ، خدا زیبا ، من میمیرم برای این همه زیبایی )).

.متوجه نمیشی چی داره بهت میگه ، میگی عزیزم میشه یبار دیگه حرفت رو تکرار کنی .بعد اونم یهو داد میزنه :دوست دارم دیـــــــــــــــــونه ، دوست دارم.دستاشو حلقه میکنه دور گردنت و میکشونتت سمت خودش و یه بوسه روی گونه هات میزاره.آخ آخ ... اون موقع است که قلبت از جا کنده میشه ،کلی سرخ و سفید میشی .به دور و برتون یه نگاه میندازین ، همه دارن با تعجب نگاهتون میکنن.خجالت میکشین،
ولی عیبی نداره ، بیخیال دنیا.آره بیخیال...
.
.
.
(
بخشی از آرزوهای تعبیر نشده)

زول زده بهت ، زیر لب یه چیزی میگه

قدم زدن زیر بارون رو دوست دارم،مخصوصا اگه تو پاییز باشه